گذرگاه ماندگار

مروری بر زندگی روزمره،کتاب‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها و دغدغه‌ها...

گذرگاه ماندگار

مروری بر زندگی روزمره،کتاب‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها و دغدغه‌ها...

نوشتن سهم بزرگی در رشد آدمی دارد. من نوشتن را خیلی قبلتر از اینکه در دانشگاه روزنامه نگاری بخوانم یا همزمان با شروع دانشگاه، وبلاگ نویسی را آغاز کنم، دوست داشتم. حالا دوباره می خواهم نوشتن را در رسانه ای شخصی همچون وبلاگ، شروع کنم. به امید خدا محل رشد و توسعه باشد.

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

پیچ ها

۰۶
شهریور

دیروز از مامان خواهش کردم یک نوروبیون دیگر تزریق کند. درد که پیچید توی پاهایم، دیدم اگر نجنبم و تقویت کننده نرسانم به بدنم، باز می ­افتم. آن هم وسط این همه کار. خنده ­دار است.. تا دکتر گفت:«عزیزم این کارت رو کامل باید بگذاری کنار.»، شدت کار من بیشتر شد. البته که به خاطر توصیه او و دکتر قبلی­ اش، یک کار استرس­ زا و درگیر کننده را تحویل دادم. اما هنوز درگیر خرده کاری­ هایش هستم. پژوهش استرس ندارد. فقط خیلی انرژی گیر و خسته کننده است. البته که اگر به فورس زمانی بخورد. مثلا الان که باید به یک هفته دیگر برسد، خیلی استرس ­زا می شود. این وسط یک کار جدید قبول کردم. فکر می ­کردم هم سبک است و هم از فضای علاقه ­مندی­ هایم خیلی دور نمی ­شوم. البته آن هم الان یک چالش سخت دارد. خلاصه اینکه دو تا کاری که در حال حاضر در دست دارم، در دوران پرحجمی، پرفشاری و فورس زمانی هستند. فکر کنم ان­شالله یک هفته دیگر تمام شوند. تا اینجا که به نظرم خوب آمدم. خودش کمک کرده است. شکرش. از این جا به بعد هم ان­شالله خوب پیش می­روم.

  • فاطمه (مرضیه)