⭕️ یک: چرا مجری یک برنامه تلویزیونی که کار رسانهای میکند، نمیداند فرق گفتمان و گفتگو چیست؟
او آنتن یک برنامه زنده را در اختیار دارد، در پروفایل اینستاگرام خود نوشته است «روزنامه نگار». باید بداند گفتمان با گفتگو فرق دارد و از جملههایی مانند: «گفتمان باید شکل بگیره» و «رسانه جای گفتمانه»، استفاده نکند.
⭕️ دو: آرش ظلی پور در جریان گفتگو با مسعود فراستی، گفت که برنامه «من و شما» یک هاردتاک است. در ادامه اضافه کرد در سالهای اخیر این نوع برنامه، در تلویزیون ساخته نشده است.(در واقع برنامه «سختانه» را که در سالهای اخیر نزدیکترین برنامه به هاردتاک بوده، یا ندیده یا ندیده گرفته است.) به طور اساسی فکر میکنم تعداد زیادی از مجریهای تلویزیون ما، دقیقا نمیدانند هاردتاک چیست. چه نوع سوالاتی در آن پرسیده می شود. یا اینکه در هاردتاک سوالات سخت و چالشی پرسیده میشود یعنی چه. «من و شما» یک تاکشوست. یعنی برنامه گفتگو محور. اما آیا پرسیدن هر نوع سوالی با هر نوع ادبیاتی، آن را به هاردتاک تبدیل میکند؟ مسلما خیر.
علاوه بر عدم دانش در مورد چگونگی سوال پرسیدن و اینکه چه سوالهایی پرسیده شود، ظلی پور در این قسمت برنامه من و شما، اصلا زبان بدن درستی نداشت. بر احساساتش کنترل نداشت. برافروخته میشد و این برافروختگی را به جای آنکه در جهت چالشی کردن گفتگو استفاده کند، در جهت تخریب مصاحبهشونده و برحق نشان دادن خود، مصرف میکرد. پوزخند زدن، خمیازه کشیدن، بین حرف مصاحبهشونده پریدن، خوب گوش ندادن، نه تنها یک هاردتاک، بلکه هر گفتگوی سادهای را تلف می کند. بیادبانه صحبت کردن، فاش کردن گفتگویهای خصوصی قبل از برنامه با مصاحبهشونده و... جدا از حرفهای نبودن، غیراخلاقی است.
⭕️ سه: اطلاعات درست و به روز داشتن از ضروریترین شاخصهای یک مجری خوب است. اطلاعات آرش ظلیپور در مورد میزان فروش فیلم هزارپا،به روز نبود.
⭕️ چهار:فراستی، بعد از اولین سوال خصوصی که از او پرسیده شد، توضیح داد که به تهیه کننده گفته است اگر قرار است از این نوع سوالها پرسیده شود، دعوتش را قبول نمیکند. تهیه کننده او را مطمئن کرده که اینطور نیست. پس فراستی آمده است تا در مورد مسئلهای در سینمای ایران حرف بزند. چرا؟ چون به نظرش باید نسبت به آن مسئله، هشدار دهد . مجله خودش و برنامه تلویزیونی تخصصی که در آن حضور دارد، مخاطبان زیادی ندارد . پس فکر کرده که برنامه پر بینندهتری مثل من و شما، بستر مناسبتری برای بیان آن مسئله است. اما مشکل چیست؟
فراستی با ادبیات مخاطب این برنامه صحبت نمی کند تا حرفش را بفهمند. او در مورد سینمای کمدی ایران و مخاطبانش با واژه هایی مانند عقب افتاده، ضد اجتماعی، غیراخلاقی، تخدیری و... صحبت کرد. فراستی باید بداند مخاطب برنامه من و شما که ممکن است درک تخصصی او را از جامعه شناسی و سینما نداشته باشد، این کلمات را توهینی به خودش و سلیقه سینمایی اش تلقی کند.
آیا حرفهای مسعود فراستی در مورد سینمای کمدی ایران، که به زعم او یک آسیب اجتماعی است، غلط است؟ نه. حرف او را باید در مکتب فکری که اساس تفکرش را، تشکیل می دهد، درک کرد. از نظر من میتوان مسعود فراستی را پیرو جامعه شناسان مکتب فرانکفورت دانست. مکتبی که نگاهی انتقادی به محصولات فرهنگی عامه پسند دارد. از نظر فرانکفورتیها محصولات عامه پسند و فرهنگ عامه پسند، تقریبا با همین کلماتی که از مسعود فراستی می شنویم، توصیف می شود. آنها به فرهنگ عامه پسند نگاه از بالا به پایینی دارند و مقابل آن، فرهنگ نخبه گرا را مطرح می کنند که باعث تعالی جامعه و پیشرفت فرهنگ و هنر می شود. آیا مکتب فکری دیگری وجود ندارد که نگرش متفاوتی نسبت به فرانکفورتی ها داشته باشد؟ آیا جامعه شناسان و متخصصانی در زمینه مطالعات فرهنگی، رسانه و ارتباطات وجود ندراند که نگاهی از بالا به پایین و تحقیرکننده به فرهنگ عامه پسند و محصولات آن نداشته باشند؟ آیا این متخصصان به جای نقد تلاش نمی کند به چرایی و چگونگی سلیقه عامه بپردازند تا درک کنند چرا فیلمی که از نظر فرانکفورتیها سخیف است، پرفروش می شود؟ وجود دارند. اما مسئله به نظر می رسد در جامعه ما هنوز ضرورت گذر از نگاه انتقادی، حس نشده است.پس الزاما برچسبهایی که ظلی پور به فراستی به عنوان یک منتقد می زد، درست نیست. کاش ظلی پور سعی می کرد شیوه تفکر و نوع نگاه مصاحبه شونده اش را درک کند. بعد سعی کند با سوالاتی مناسب این شیوه تفکر را برای مخاطبش توصیف کند و توضیح دهد و بعد آن را نقد کند. نظراتش را به چالش بکشد، نه اینکه تمام مدت در تلاش برای اثبات اشتباه و بد بودنِ شیوه فکری و حرفه ای مصاحبه کننده اش باشد.
⭕️ پنج: وقتی فراستی برنامه را ترک کرد، ظلیپور در انتهای صحبتی که به نظرم توجیهی برای رفتار غیرحرفهای خودش بود، گفت این لحظه برای من خوشایند است چون به نظرم این پایان جریانی است که آقای فراستی از سال 90 در برنامه هفت راه انداخت. جریانی که در آن میشد هر کسی را با هر ادبیاتی نقد کرد. این چند دقیقه از اجرای ظلیپور را ببنید. نه میتواند خوشحالیاش را از اتفاقی که افتاده پنهان کند و نه قصد این کار را دارد.احساسش را به غلیظترین شکل ممکن ابراز میکند. این هم یک رفتار غیر حرفهای دیگر.
⭕️ شش: آرش ظلیپور با یک پست در صفحه اینستاگرامش از مسعود فراستی عذرخواهی کرد. به نظرم باز هم بر سر موضع خودش پافشاری کرده است. مدیر شبکه شما، ضمن عذرخواهی از مخاطبان، مجری و عوامل برنامه را توبیخ کرده است. برنامه قرار است یک هفته روی آنتن نرود. برخی از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای میگویند کنش درست در مواجهه با این مسئله، اخراج مجری است. به نظرم اخراج او از صدا و سیما باعث دیدن شدن بیشتر او میشود. مدیر شبکه باید لیست اشتباهات آرش ظلیپور را جلویش گذاشته، از او بخواهد آنها را اصلاح کند. مدیر باید از او بخواهد دانشش در زمینه رسانه و حرفه اجرا را بیشتر کند. ما هم بهتر است، بیاحترامی و مشاجرههای گفتگو نما در تلویزیون را نگاه نکنیم تا برنامهساز و مجری بدانند باید اشتباهاتش را بپذیرتد، خودش را ارتقا داده و محصول خوب برای ما بسازند.
- ۵ نظر
- ۱۱ آذر ۹۷ ، ۰۰:۱۴
- ۷۳۰ نمایش