آقا و خانم بدجنس
۲۹
آذر
«رولد دال» عالی است. اولین بار که «ماتیلدا» را خواندم دبیرستانی بودم. همان سال بر این کتاب و رمان «چراغها را من خاموش میکنم» برای یک مسابقه دانشآموزی نقدی نوشتم. نقد که نه، متنی نوشتم. متنم در مورد رمان «زویا پیرزاد» در منطقه مقام کسب کرد. از آن سال تا همین چند سال پیش دیگر گذارم به کتابهای رولد دال نیفتاده بود. امسال به دلیل تلاش برای نوشتن رمانی برای کودکان شروع به خواندن آثار کودک و نوجوان کردم و کیست که نداند در این زمینه حتما باید کتابهای رولد دال را بخواند؟ بنابراین دوباره ماتیلدا را به دست گرفتم. کتابی که تقریبا هیچ چیز از آن را به خاطر نداشتم. نتیجه چه شد؟ شگفت انگیز بود. قصههای رولد دال مخلوطی از بدجنسی، شیطنت، طنز، جسارت، شجاعت، غلبه بر شر و... هستند. من که فکر نمیکردم بچهها از چنین ترکیبی خوششان بیاید. ولی حقیقت این است که تاریخ ثابت کرده است که بچهها در سرار دنیا عاشق رولد دال هستند و او تاثیرهای فراوانی بر جامعه خودش داشته است. از ماتیلدا که بگذریم. اخیرا یکی از کتابهای کمتر معرفی شده او را خواندم.«بدجنسها». این کتاب شرح زندگی یک زن و شوهر به شدت حال به هم زن و کثیف و بدجنس است. ولی کلی با آن میخندید. یک سوم اول کتاب شرح بلاهایی است که این زن و شوهر بر سر هم میآورند. چه بلاهایی. مابقی کتاب هم در مورد یک بدجنسی مداوم «آقای بدجنس» است. او که در سیرک کار میکرده سه میمون دارد که آنها را آموزش میدهد و در این کار بسیار سختگیر است. علاوه بر اینکه عادت دارد هر هفته روی شاخه درخت کنار قفس میمونها چسب بمالد تا گنجشگها به آن بچسبند. این طوری آنها را شکار و بعد هم کباب میکند. مشخص است که بعد از مدتی میمونها از دست او خسته میشوند و از آنجایی که دلشان برای پرندههای بخت برگشته هم میسوزد آنها را از قضیه چسب آگاه میکنند. بنابراین این حیوانات باهم تصمیم میگیرند همان بلایی را که آقا و خانم بدجنس با چسب سر آنها آوردهاند سر خودشان بیاورند. چه طوری؟ خودتان قصه را بخوانید. این بخش جذابترین بخش داستان است.
زبان ساده، تصویر سازی ساده و خوب، طنز و خلاقیت از ویژگیهای کتابهای رولد دال است. و همینهاست که او را محبوب کودکان کرده است. البته که فکر کنم بزرگترها هم دوستش دارند.
- ۱ نظر
- ۲۹ آذر ۹۸ ، ۱۰:۲۳
- ۴۲۷ نمایش